اختلال دوقطبی (که قبلاً بیماری شیدایی- افسردگی یا افسردگی مانیک نامیده می شد) یک بیماری روانی است که باعث تغییرات غیرعادی در خلق و خو، انرژی، سطح فعالیت و تمرکز فرد می شود . این جابجایی ها می تواند انجام وظایف روزمره را دشوار کند.
اختلالات دوقطبی یا بیماری شیدایی-افسردگی گروهی از اختلالات است که با وجود فازهای پرانرژی بارز شناخته شده به عنوان دورههای شیدایی مشخص میشود . به طور معمول، تغییرات غیرعادی در خلق و خو و انرژی در افزایش سطح فعالیت ظاهر می شود و توانایی عملکرد را مختل می کند.
اختلال ایجاد شده توسط اختلال دوقطبی می تواند شدید باشد و می تواند به روابط آسیب دیده، عملکرد ضعیف شغلی یا مدرسه ای و حتی خودکشی منجر شود.
اختلال دوقطبی به وضعیتی اطلاق می شود که در آن فرد حداقل یک هفته یک دوره شیدایی کامل را تجربه می کند و ممکن است افسردگی را نیز تجربه کند یا نداشته باشد. علائم شیدایی ممکن است آنقدر شدید باشد که نیاز به بستری شدن در بیمارستان باشد.
افرادی که یک دوره شیدایی را تجربه می کنند اغلب به عنوان بیش از حد شاد یا احساس در بالای جهان توصیف می شوند . با این حال، اغلب، خلق و خوی غالب در طول یک دوره شیدایی، تحریک پذیری است.
علاوه بر این، افرادی که شیدایی را تجربه میکنند ممکن است عزت نفس ناگهانی ، کاهش نیاز به خواب، پرحرفی و حواسپرتی را نشان دهند و اغلب درگیر فعالیتهایی میشوند که پتانسیل بالایی برای پیامدهای دردناک دارند (قمار، هزینههای سنگین، بیاحتیاطیهای جنسی ).
هیپومانیا شبیه شیدایی است زیرا اختلال در خلق و خو و تغییر در عملکرد توسط دیگران قابل مشاهده است، اما این دوره آنقدر شدید نیست که باعث اختلال عمده در عملکرد اجتماعی یا شغلی شود یا نیاز به بستری شدن در بیمارستان داشته باشد.
در طول یک دوره شیدایی، یک فرد ممکن است چندین پروژه جدید را شروع کند و احساس کند که قادر به انجام هر کاری است، صرف نظر از سطح تجربه یا استعداد خود. یکی از شایع ترین ویژگی های شیدایی کاهش نیاز به خواب است.
ممکن است فرد روزها را بدون خواب بگذراند، اما احساس خستگی نکند. اغلب، افکار یک فرد شیدایی سریعتر از آن چیزی است که بتوان بیان کرد. نتیجه ممکن است تغییر ناگهانی در موضوع و گفتار تحت فشار و نامنسجم باشد. گاهی اوقات در طول یک دوره شیدایی، افراد خصومت و طناب های خشمگینانه نشان می دهند، به ویژه اگر سعی شود آنها را قطع کنند.
کودکانی که در معرض خطر ابتلا به اختلال دوقطبی هستند (شاید یکی از والدین این اختلال را داشته باشد) یک توالی رشدی را نشان می دهد که با علائمی شروع می شود که مختص اختلال دوقطبی نیست، به ویژه مشکلات خواب و اضطراب .
این بیماری از اختلال خلقی خفیف به اختلال افسردگی اساسی در نوجوانی پیشرفت می کند با اختلال دوقطبی تمام عیار که در مرحله گذار به بزرگسالی ایجاد می شود.
مشخصه شرایطی است که کسانی که دچار شیدایی هستند متوجه نمی شوند که بیمار هستند یا نیاز به درمان دارند و در مقابل درمان مقاومت می کنند.
تشخیص و درمان فوق العاده مهم است. خطر خودکشی در طول زندگی در میان افراد مبتلا به اختلال دوقطبی حداقل 15 برابر جمعیت عمومی است. اختلال دوقطبی اغلب تشخیص داده نمی شود یا ممکن است با سایر بیماری ها اشتباه گرفته شود و افراد ممکن است سال ها قبل از اینکه درمان مناسب را دریافت کنند، رنج ببرند.
علائم یک فرد دو قطبی
یک دوره شیدایی در اکثر روزها، هر روز حداقل یک هفته، به صورت خلق و خوی بیش از حد سرخوشانه، گسترده یا تحریکپذیر ظاهر میشود و با افزایش غیرطبیعی و مداوم فعالیت و انرژی همراه است. علاوه بر این، سه (یا چهار مورد اگر خلق غالب تحریک پذیری است) از علائم زیر باید وجود داشته باشد:
عزت نفس متورم یا بزرگواری، از جمله باورهای غیرواقعی به توانایی ها و قدرت های فرد
کاهش نیاز به خواب
پرحرفی غیرمعمول یا فشار برای ادامه صحبت
فرار ایده ها یا این حس که افکار در حال مسابقه هستند
حواس پرتی
افزایش فعالیت هدفمند، مانند پروژه های کار یا مدرسه، یا فعالیت های بی هدف (آژیتاسیون روانی حرکتی)
مشارکت در فعالیت هایی که احتمالاً عواقب دردناکی دارد، مانند خرید ولگردی، بی احتیاطی جنسی ، سرمایه گذاری ضعیف تجاری.
علاوه بر این، اختلال خلقی برای ایجاد اختلال قابل توجه در عملکرد اجتماعی یا شغلی یا نیاز به بستری شدن در بیمارستان برای جلوگیری از آسیب رساندن به خود یا به دلیل وجود ویژگی های روان پریشی کافی است.
شکل متوسطتر شیدایی که هیپومانیا نامیده میشود، به طور مشابه شامل یک تغییر واضح در عملکرد است، البته برای چهار روز یا بیشتر، اما معمولاً هیچ آسیب اجتماعی یا شغلی قابلتوجهی وجود ندارد.
در واقع، فرد ممکن است احساس خوبی داشته باشد و بسیار بازدهی داشته باشد و تشخیص یک دوره هیپومانیک برای فرد یا اطرافیانش دشوار باشد .
اختلالات دوقطبی معمولاً با وقوع حداقل یک دوره افسردگی مشخص می شود. یک دوره افسردگی با خلق افسرده، از دست دادن لذت یا علاقه، یا احساس ناامیدی برای حداقل دو هفته مشخص می شود.
- خلق و خوی غمگین، مضطرب یا خالی بیشتر روز، هر روز وجود دارد.
- از دست دادن علاقه یا لذت در تمام یا بیشتر فعالیت ها در بیشتر روز و هر روز وجود دارد.
- افزایش یا کاهش وزن ناخواسته
- بی خوابی یا خواب زیاد
- بیقراری قابل مشاهده (آژیتاسیون روانی حرکتی) یا کاهش سرعت (عقب ماندگی روانی حرکتی)
- خستگی یا از دست دادن انرژی تقریباً هر روز
- احساس گناه یا بی ارزشی
- کاهش توانایی تمرکز یا عدم تصمیم گیری
- افکار مکرر مرگ یا خودکشی یا اقدام به خودکشی
گاهی اوقات، دوره های شدید شیدایی یا افسردگی شامل علائم روان پریشی است . علائم رایج روان پریشی عبارتند از توهم (شنیدن، دیدن یا احساس وجود چیزهایی که در واقع وجود ندارند) و هذیان (باورهای نادرست و قوی که تحت تأثیر استدلال منطقی قرار نگرفته یا توسط مفاهیم فرهنگی معمول یک فرد توضیح داده شده است).
علائم روان پریشی در اختلال دوقطبی تمایل دارد که حالت خلقی شدید در آن زمان را منعکس کند. به عنوان مثال، هذیان های بزرگ نمایی، مانند این که شخص رئیس جمهور است یا قدرت یا ثروت خاصی دارد، ممکن است در دوران شیدایی رخ دهد.
هذیان های گناه یا بی ارزشی، مانند این که فرد ویران و بی پول است یا جنایت وحشتناکی مرتکب شده است ، ممکن است در هنگام افسردگی ظاهر شود. به همین دلیل، گاهی اوقات اختلال دوقطبی به اشتباه به عنوان اسکیزوفرنی تشخیص داده می شود.
با این حال، در برخی از افراد، علائم شیدایی و افسردگی ممکن است با هم ظاهر شوند که به آن اختلال دوقطبی با ویژگیهای مختلط گفته میشود.
علائم ترکیبی اغلب شامل بی قراری، مشکل در خواب ، تغییر قابل توجه در اشتها ، روان پریشی و تفکر خودکشی است. یک فرد ممکن است خلق و خوی غمگین و ناامید داشته باشد و در عین حال بسیار پرانرژی باشد.
برخی از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی تمایل به خودکشی دارند. هر کسی که به خودکشی فکر می کند نیاز به توجه فوری یک متخصص دارد. صحبت در مورد خودکشی را باید جدی گرفت.
به نظر می رسد خطر خودکشی در اوایل دوره بیماری بیشتر باشد. تشخیص زودهنگام اختلال دوقطبی و یادگیری بهترین روش مدیریت آن ممکن است خطر مرگ ناشی از خودکشی را کاهش دهد.
دورههای شیدایی و افسردگی معمولاً در طول زندگی تکرار میشوند. در بین دورهها، اکثر افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بدون علائم هستند، اما یک سوم آنها برخی علائم باقیمانده را دارند. درصد کمی با وجود درمان، علائم مزمن بی وقفه را تجربه می کنند.
افراد مبتلا به اختلال دوقطبی زمانی می توانند زندگی سالم و سازنده ای داشته باشند که این بیماری به طور موثر درمان شود. با این حال، بدون درمان، چرخه خلق و خوی می تواند در دفعات و شدت افزایش یابد.
هم کودکان و هم نوجوانان ممکن است به اختلال دوقطبی مبتلا شوند. این وضعیت به احتمال زیاد بر فرزندان والدینی که به این بیماری مبتلا هستند تأثیر می گذارد. کودکان و نوجوانان جوان اغلب چندین بار در روز نوسانات خلقی سریع بین افسردگی و شیدایی را تجربه می کنند.
شیدایی در کودکان به احتمال زیاد به صورت تحریک پذیری همراه با تمایل به کج خلقی مخرب ظاهر می شود. بروز علائم مختلط نیز در جوانان مبتلا به اختلال دوقطبی شایع است. نوجوانان مسنتری که به این بیماری مبتلا میشوند ممکن است دورهها و علائم کلاسیکتری از نوع بزرگسالان داشته باشند.
تشخیص اختلال دوقطبی در کودکان و نوجوانان از سایر مشکلاتی که ممکن است در این گروه های سنی رخ دهد دشوار است. تحریک پذیری و پرخاشگری نیز می تواند از علائم اختلال کم توجهی بیش فعالی، اختلال سلوک، اختلال نافرمانی مقابله ای باشد.
مصرف الکل و مواد مخدر در میان افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بسیار رایج است. عوامل زیادی ممکن است در مشکلات سوء مصرف مواد نقش داشته باشند ، از جمله خوددرمانی علائم.
با این حال، علائم خلقی را می توان با سوء مصرف مواد ایجاد کرد یا تداوم بخشید. ممکن است عوامل خطری وجود داشته باشد که بر بروز اختلال دوقطبی و اختلالات مصرف مواد تأثیر بگذارد. سوء مصرف همزمان مواد در صورت وجود، باید در یک برنامه درمانی کلی مورد توجه قرار گیرد.
اختلالات اضطرابی ، مانند حملات پانیک و اختلال اضطراب اجتماعی ، ممکن است در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نیز رخ دهد و ممکن است به درمان های مورد استفاده برای اختلال دوقطبی پاسخ دهند یا ممکن است نیاز به درمان جداگانه داشته باشند.