با فرا رسیدن فصلهای سرد و کوتاه شدن روزها، بسیاری از ما احساس غمگینی و بیحوصلگی را تجربه میکنیم. اما زمانی که این احساسات شدت یافته و به زندگی روزمره ما اختلال وارد کند، ممکن است نشانهای از افسردگی فصلی باشد.
دانشمندان معتقدند که کاهش نور خورشید باعث اختلال در تولید سروتونین، هورمون شادی، در مغز میشود. سروتونین نقش مهمی در تنظیم خلقوخو و احساس خوب دارد. کاهش سطح این هورمون میتواند به افسردگی منجر شود.
افسردگی فصلی چیست؟
افسردگی فصلی نوعی افسردگی است که با تغییر فصلها، به ویژه در فصلهای پاییز و زمستان، تشدید میشود. در این دوره، کمبود نور خورشید میتواند بر خلقوخوی ما تأثیر گذاشته و احساساتی مانند غمگینی، خستگی، بیانگیزگی و حتی بیارزشی را در ما ایجاد کند.
افسردگی فصلی یک بیماری جدی است و نباید آن را نادیده گرفت.
اگر فکر میکنید به افسردگی فصلی مبتلا هستید، حتما به پزشک یا روانشناس مراجعه کنید.
درمان افسردگی فصلی زمانبر است و نیاز به صبر و تلاش دارد.
با کمک درمان و تغییرات مثبت در سبک زندگی، میتوانید بر افسردگی فصلی غلبه کرده و به زندگی عادی خود بازگردید.
علائم افسردگی فصلی
1ـ احساس غمگینی و اندوه عمیق
احساس غمگینی و اندوه، بخشی طبیعی از تجربه انسانی است. همه ما در طول زندگی خود، رویدادهایی را تجربه میکنیم که باعث ایجاد این احساسات در ما میشوند. از دست دادن عزیزان، شکست در روابط، مشکلات مالی و بسیاری از عوامل دیگر میتوانند منجر به بروز غم و اندوه عمیق شوند.
دلایل رایج برای غمگینی و اندوه عمیق
فقدان: از دست دادن عزیزان، شغل، سلامتی یا روابط مهم میتواند باعث ایجاد غم و اندوه عمیق شود.
رویدادهای استرسزا: وقایع ناگهانی و غیرمنتظره مانند طلاق، بیماری، بلایای طبیعی و… میتوانند احساسات منفی شدیدی را به دنبال داشته باشند.
اختلالات روانی: برخی اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب و اختلال دو قطبی میتوانند باعث بروز غم و اندوه طولانیمدت و شدید شوند.
تغییرات بزرگ در زندگی: تغییر شغل، نقل مکان، بازنشستگی و… میتوانند احساسات ناامنی و غمگینی را ایجاد کنند.
2ـ کاهش انرژی و خستگی مداوم
احساس خستگی مداوم و کاهش انرژی، مشکلی است که بسیاری از افراد با آن دست و پنجه نرم میکنند. این مسئله میتواند در انجام فعالیتهای روزمره، روابط اجتماعی و کیفیت زندگی تأثیر منفی بگذارد. در این مقاله، به بررسی علل احتمالی خستگی مداوم و راهکارهایی برای مقابله با آن میپردازیم.
دلایل رایج خستگی مداوم
کمبود خواب: یکی از شایعترین دلایل خستگی، کمبود خواب با کیفیت است. خواب ناکافی یا اختلالات خواب مانند بیخوابی میتوانند باعث احساس خستگی مداوم شوند.
تغذیه نامناسب: رژیم غذایی نامناسب، کمبود مواد مغذی مانند آهن، ویتامین B12 و ویتامین D میتواند به خستگی منجر شود.
کمآبی بدن: کمبود آب در بدن میتواند عملکرد سلولها را مختل کرده و باعث احساس خستگی شود.
استرس: استرس مزمن میتواند سیستم ایمنی بدن را تضعیف کرده و باعث خستگی مداوم شود.
کم تحرکی: عدم فعالیت بدنی کافی میتواند به کاهش انرژی و احساس خستگی منجر شود.
بیماریهای زمینهای: برخی بیماریها مانند دیابت، کمکاری تیروئید، بیماریهای قلبی و برخی عفونتها میتوانند باعث خستگی مزمن شوند.
3ـ تغییر در اشتها (افزایش یا کاهش)
تغییرات در اشتها، چه افزایش و چه کاهش، میتواند نشانهای از تغییرات فیزیولوژیکی، روانی یا بیماری باشد. در این مطلب، به بررسی دلایل مختلف تغییر اشتها و راهکارهای مدیریت آن میپردازیم.
دلایل افزایش اشتها
رشد: در دوران رشد، مخصوصاً در دوران نوجوانی، نیاز بدن به انرژی بیشتر میشود و در نتیجه اشتها افزایش مییابد.
بارداری: تغییرات هورمونی در دوران بارداری میتواند باعث افزایش اشتها شود.
کمکاری تیروئید: کاهش هورمون تیروئید میتواند باعث کاهش متابولیسم بدن و در نتیجه افزایش اشتها شود.
دیابت: در برخی موارد، دیابت میتواند باعث افزایش اشتها شود.
مصرف برخی داروها: برخی داروها مانند کورتیکوستروئیدها و داروهای ضد افسردگی میتوانند باعث افزایش اشتها شوند.
استرس و اضطراب: در برخی افراد، استرس و اضطراب میتواند باعث پرخوری شود.
4ـ اختلال در خواب (بیخوابی یا خوابآلودگی بیش از حد)
اختلالات خواب: بیخوابی یا خوابآلودگی بیش از حد
اختلالات خواب، طیف گستردهای از مشکلات را شامل میشود که میتوانند بر کیفیت زندگی فرد به شدت تأثیر بگذارند. دو نوع رایج اختلال خواب، بیخوابی و خوابآلودگی بیش از حد هستند. در ادامه به بررسی هر یک از این اختلالات، علل و درمانهای آنها میپردازیم.
بیخوابی (Insomnia)
بیخوابی به مشکلاتی در شروع یا حفظ خواب، یا خوابی با کیفیت پایین اشاره دارد که منجر به خستگی و اختلال در عملکرد روزانه میشود.
علل بیخوابی:
عوامل روانی: استرس، اضطراب، افسردگی، نگرانیهای مالی یا مشکلات شخصی
عوامل فیزیولوژیکی: درد مزمن، مشکلات تنفسی مانند آسم، اختلالات تیروئید، آپنه خواب
عوامل سبک زندگی: مصرف بیش از حد کافئین یا نیکوتین، الکل، شیفت کاری نامنظم، محیط خواب نامناسب
عوارض جانبی داروها: برخی داروها مانند داروهای ضد افسردگی و فشار خون میتوانند باعث بیخوابی شوند.
5ـ مشکل در تمرکز و تصمیمگیری
مشکل در تمرکز و تصمیمگیری، یکی از مشکلات رایجی است که بسیاری از افراد با آن مواجه میشوند. این مشکل میتواند در انجام کارهای روزمره، تحصیل و زندگی شخصی اختلال ایجاد کند.
دلایل اصلی مشکل در تمرکز و تصمیمگیری
دلایل مختلفی میتواند باعث مشکل در تمرکز و تصمیمگیری شود، از جمله:
استرس و اضطراب: استرس و اضطراب باعث افزایش هورمون کورتیزول میشود که میتواند بر عملکرد مغز تأثیر گذاشته و تمرکز را کاهش دهد.
کمبود خواب: خواب کافی برای عملکرد صحیح مغز ضروری است. کمبود خواب میتواند باعث کاهش تمرکز و توانایی تصمیمگیری شود.
تغذیه نامناسب: رژیم غذایی نامناسب و کمبود مواد مغذی مانند آهن، ویتامینها و امگا 3 میتواند بر عملکرد مغز تأثیر بگذارد.
کم تحرکی: فعالیت بدنی منظم به بهبود عملکرد مغز کمک میکند. کم تحرکی میتواند باعث کاهش تمرکز و انرژی شود.
مصرف برخی داروها: برخی داروها مانند داروهای ضد افسردگی، داروهای ضد اضطراب و داروهای خوابآور میتوانند بر تمرکز و تصمیمگیری تأثیر بگذارند.
اختلالات توجه و بیشفعالی (ADHD): این اختلال باعث مشکل در تمرکز، بیش فعالی و تکانشگری میشود.
افسردگی: افسردگی میتواند باعث کاهش انگیزه، کاهش تمرکز و مشکل در تصمیمگیری شود.
6ـ احساس بیارزشی و گناه
احساس بیارزشی و گناه، دو احساس منفی هستند که میتوانند به شدت بر کیفیت زندگی فرد تأثیر بگذارند. این احساسات میتوانند ریشه در تجربیات گذشته، باورهای نادرست و حتی اختلالات روانی داشته باشند.
دلایل رایج احساس بیارزشی و گناه
تجارب کودکی: تجربیات منفی در کودکی مانند انتقادهای مداوم، مقایسه با دیگران و تنبیههای شدید میتواند منجر به شکلگیری باورهای منفی درباره خود شود.
مقایسه با دیگران: مقایسه مداوم خود با دیگران و احساس کمبود در برابر آنها میتواند باعث ایجاد احساس بیارزشی شود.
انتقاد از خود: انتقاد مداوم از خود و تمرکز بر اشتباهات میتواند به کاهش عزت نفس و احساس گناه منجر شود.
کمالگرایی: تلاش برای بینقص بودن و انتظارات بسیار بالا از خود میتواند باعث ایجاد احساس ناکامی و گناه شود.
اختلالات روانی: اختلالاتی مانند افسردگی، اضطراب و اختلال دو قطبی میتوانند باعث بروز احساسات منفی مانند بیارزشی و گناه شوند.
7ـ کاهش علاقه به فعالیتهایی که قبلاً لذتبخش بودند
افسردگی: یکی از شایعترین دلایل کاهش علاقه به فعالیتها، افسردگی است. افسردگی میتواند باعث احساس غمگینی، بیانرژی بودن و از دست دادن علاقه به چیزهایی شود که قبلاً لذتبخش بودند.
اضطراب: اضطراب شدید میتواند باعث شود که فرد نتواند در فعالیتهای لذتبخش شرکت کند یا از آنها لذت ببرد.
سندرم فرسودگی شغلی: کار زیاد و استرس مداوم میتواند منجر به فرسودگی شغلی شود که یکی از علائم آن کاهش علاقه به فعالیتهای لذتبخش است.
اختلال دو قطبی: در فاز افسردگی اختلال دو قطبی، فرد ممکن است احساس بیعلاقگی و کاهش انرژی داشته باشد.
اختلالات اضطرابی عمومی: این اختلال باعث نگرانی و اضطراب مداوم در مورد مسائل مختلف میشود و میتواند لذت بردن از زندگی را دشوار کند.
تغییرات هورمونی: تغییرات هورمونی در دوران یائسگی یا بارداری میتواند باعث تغییرات خلقی و کاهش علاقه به فعالیتها شود.
کمبود برخی مواد مغذی: کمبود برخی ویتامینها و مواد معدنی مانند ویتامین D و آهن میتواند بر خلق و خو و انرژی تأثیر بگذارد.
مصرف برخی داروها: برخی داروها مانند داروهای ضد افسردگی و داروهای فشار خون میتوانند باعث کاهش میل جنسی و لذت شوند.
درمان افسردگی فصلی
خوشبختانه، افسردگی فصلی قابل درمان است. درمان این اختلال معمولاً ترکیبی از روشهای مختلف است که شامل موارد زیر میشود:
نور درمانی: قرار گرفتن در معرض نور مصنوعی با طیف خاص، به مغز کمک میکند تا سروتونین بیشتری تولید کند.
دارودرمانی: در برخی موارد، پزشک ممکن است داروهای ضدافسردگی را تجویز کند.
رواندرمانی: رواندرمانی به شما کمک میکند تا با افکار و احساسات منفی خود مقابله کرده و مهارتهای مقابلهای را بیاموزید
تغییرات سبک زندگی: فعالیت بدنی منظم، تغذیه سالم، خواب کافی و گذراندن زمان در طبیعت نیز در بهبود علائم بسیار موثر هستند.